نظر به اینکه از راه تعلیم و تربیت می توان موجبات رشد فردی و رفاه جمعی را فراهم نمود ، این جریان در زندگی انسانی نقشی مهم دارد . به طور کلی پرورش استعدادهای فردی ، تحکیم پایه های زندگی جمعی ، گسترش آرمان های دموکراتیک و ایجاد تفاهم میان افراد انسانی در سایه ی تعلیم و تربیت صورت می گیرد .  
با توجه به همین امر ، تعلیم و تربیت مورد توجه اکثر مردم قرا ر دارد . نویسندگان ، شعرا  ، مصلحان اجتماعی ، روسنفکران و فیلسوفان همه درباره تعلیم و تربیت بحث می کنند و هر دسته از روی تجربیات خود درباره ماهیت و نقش آن به گفتگو می پردازند .  
تعلیم و تربیت مورد تفسیرهای گوناگون فرار می گیرد . اکثر مردم درباره آدم با تربیت صحبت می کنند ولی غالبا یک یا چند جهت از خصوصیت فردی یا جمعی را درنظر دارند . پاره ای تعلیم و تربیت را با اخلاق خوب مترادف قرار می دهند . دسته ای اشخاص مبادی آداب را با تربیت تلقی می کنند . بعضی افراد روشنفکر را تربیت شده فرض می نمایند . گاهی اشخاص دانشمند یا آنهایی را که در رشته ای اطلاعاتی کسب کرده اند به عنوان افراد تربیت شده معرفی می کنند . زمانی سازگاری با جمع را دلیل با تربیت بودن تلقی می نمایند. 
پاره ای از تعریف های « تعلیم و تربیت » مبهم ، غیر قابل درک و غیر قابل اجرا هستند ، از باب مثال اگر بگوییم تعلیم و تربیت یعنی پرورش افراد مفید برای جامعه ، در این صورت معنی « مفید » باید روشن گردد و در زمینه اجتماعی توضیح داده شود . یا اگر گفته شود تعلیم و تربیت آماده کردن فرد برای آینده است ، باید دید منظور از « آمادگی » چیست و آینده در چه وضعی قرار دارد . چگونه آینده با زمان حاضر ارتباط پیدا می کند و از چه طریق می توان فرد را برای آینده آماده ساخت ، مهم تر از همه معلم دبستان یا دبیرستان چگونه می تواند این دو مفهوم را در فعالیت های روزمره به کار بندد ؟ بنابراین باید تعلیم و تربیت را طوری تعریف کرد که مربی مفهوم آن را به طور واضح و آشکار درک کند. این مفهوم باید انچه را که در جریان رشد فرد و پیشرفت جمع موثر است دربرگیرد . علاوه بر این ، مفهوم تعلیم و تربیت باید برای معلم قابل درک باشد و بتواند آن را در کارهای آموزشی یا به اصطلاح فعالیت های تربیتی مورد توجه قرار دهد . اینک به بررسی چند تعریف که از طرف استادان معروف این رشته بیان شده و هم اکنون مورد توجه محافل تربیتی است می پردازیم .  
آقای دونالد باتلر در کتاب معروف خود چهار مکتب فلسفه و جنبه اجرایی آنها در تعلیم و تربیت و مذهب ضمن بحث درباره فلسفه تعلیم و تربیت در صفحه 10 این کتاب چنین بیان می دارد :  
« تعلیم و تربیت فعالیت یا کوششی است که در آن افراد مسن تر اجتماع انسانی یا آنهایی که بیشتر رشد کرده اند با افراد کم رشدتر برخورد می کنند ، تا رشد بیشتری را در آنها به وجود آورند و از این راه به پیشرفت زندگی انسانی کمک کنند .» در این تعریف چنانکه ملاحظه می شود روی کلمه « رشد » و برخورد بزرگسالان با افراد جوان تر تکیه شده است .  
مفهوم رشد و جنبه های مختلف آن را باید مشخص نمود . ضمنا طرز برخورد افراد رشد یافته را با افراد جوان تر باید بیان کرد . آیا این برخورد باید به صورت تقلید کوچکترها از بزرگترها باشد ؟  
آیا برخورد جنبه تلقین دارد ؟ آیا بزرگسالان باید نقش راهنما را به عهده داشته باشند ؟ ایا این راهنمایی در زمینه رشد باید جهت یا جهاتی را دنبال کند ؟ در این تعریف جنبه فردی و جمعی از هم جدا نشده و از این جهت نیز تکلیف معلم روشن نیست . 
O connor استاد دانشگاه لیورپول انگلستان در کتاب مقدمه ای بر فلسفه تعلیم و تربیت در صفحه 5 می گوید : تعلیم و تربیت از امور زیر تشکیل می شود : 
  (الف) یک دسته تکنیک یا روش در انتقال معلومات ، مهارتها و گرایشها . 
 (ب) یک دسته تئوریها که اجرای تکنیکها را تایید کنند . 
(ج) یک دسته ارزشها یا آرمانهایی که در هدفهای انتقال معلومات ، مهارتها و گرایشها منعکس شده اند . در این تعریف کسب معلومات و مهارتها مهم تلقی شده و تعلیم و تربیت ناظر بر روش انتقال معلومات می باشد . با اینکه انتقال معلومات امری ضروری است ، مع ذلک تعلیم و تربیت غیر از این جریان است و معلومات یا انتقال آنها به طور کلی وسیله ای برای تربیت افراد می باشد .  
فلیپ ج . فینیکس استاد دانشگاهاه کلمبیا در کتاب فلسفه تعلیم و تربیت ، تعلیم و تربیت را جریانی می داند که به وسیله آن افراد از روی قصد و اراده رشد افراد دیگر را هدایت می کنند .   
در این تعریف فینیکس ، تعلیم و تربیت را امری انسانی یا امری که فقط به انسان اختصاص دارد معرفی می نماید . بنابراین آنچه در مورد حیوانات دیگر صورت می گیرد از مقوله  تعلیم و تربیت خارج می باشد . علاوه بر این تعلیم و تربیت به عنوان یک نوع جریان یا فعالیت تلقی شده است .  
منظور این است که تعلیم و تربیت بر خلاف آنچه o connor تصور می کند تکنیک یا مهارت و معلوماتی نیست که فرد کسب کند ، بلکه جریانی است پیوسته که فرد در آن شرکت دارد و این جریان کل شخصیت فرد را دربر می گیرد و حالت استمرار و دوام دارد . به عبارت دیگر فرد تربیت شده رفتاری خاص دارد .
                                برچسب ها:
                                
 تعلیم وتربیت موجبات رشد فردی و رفاه جمعی  پرورش استعدادهای فردی  تحکیم پایه های زندگی جمعی  گسترش آرمان های دموکراتیک و ایجاد تفاهم میان انسان  تعلیم وتربیت مترادف