« فهرست مطالب »
         |     عنـــــــوان     |        صفحه     |   
     |     مقدمه     |        1     |   
     |     شیوه نثر در   دوره قائم مقام     |        3     |   
     |     اول: تحولات   ادبی     |        3     |   
     |     تحولات در   حوزه ی نثر فارسی     |        3     |   
     |     تحولات در   حوزه ی شعر فارسی     |        6     |   
     |     دوم: تحولات   سیاسی     |        11     |   
     |     سیاست داخلی     |        11     |   
     |     سیاست خارجی     |        13     |   
     |     شیوه   نویسندگی در دوره خواجه رشیدالدین     |        14     |   
     |     دلایل عمده   رونق تاریخ نویسی در دوره حاکمیت مغول و تیمو     |        14     |   
     |     آثار تاریخی   ادبی با ارزش دوره     |        15     |   
     |     سبک دوره     |        15     |   
     |     شاعران دوره     |        16     |   
     |     مختصاب سبکی   خراسانی     |        16     |   
     |     مختصات   زبانی     |        16     |   
     |     مختصات فکری     |        17     |   
     |     مختصات ادبی     |        18     |   
     |     علل تغیر   سبک خراسانی     |        19     |   
     |     نتیجه گیری     |        21     |   
     |     منابع     |        22     |   
 
      
    مقدمه: 
  بشرهمواره به دنبال پیشرفت ونوگرایی بوده است و می توان گفت نوگرایی و واپس گرایی ازصفاتی هستندکه در دوران های مختلف افرادی به آنها متصف می شوند و این امر بستگی به نوع و میزان تغییراتی دارد که در زمانی خاص درجایی شکل می گیرد. روشن است که هرتغییرکلی و فراگیر ، ابتدا از تغییرات کوچکتر و سطحی ترآغاز می گردد و در واقع سنگ بنای تحولات بزرگ را تحولات کوچک ترشکل می دهند ؛ لذا در بررسی تغییر و تحولات مشروطه و ریشه یابی آن باید به دوران قاجاریه رجوع کرد ؛ زیرا اساس این تحولات در عصرقاجار رقم خورده است. 
 آنچه روشن است ، اینکه ایران درآن دوران جامعه ای سنتی بودکه به لحاظ اقتصادی بسیار فقیر و عقب مانده و به لحاظ ارتباطات ضعیف و به لحاظ اجتماعی ، تجاری ، سیاسی و روابط بین المللی ، علمی و فرهنگی از بقیه ی کشورهای جهان منفک و جدا به شمارمی آمد ؛ با این وجود چندی نپاییدکه اوضاع رو به دگرگونی نهاد و ندای نوگرایی و اصلاح طلبی هرروز رساتر از پیش طنین افکن گردید . درحقیقت شاید بتوان گفت نقطه ی صفردوران مدرنیته درایران با حکومت قاجارهمزمان شد. 
  به نظرمی رسد نخستین کسی که ضرورت نواندیشی و نوگرایی را دریافت ، عباس میرزا ، پسر و ولیعهد فتحعلی شاه قاجاربود ؛ او پس از شکست سنگین نظامیان ایران از روس ها دراندیشه ی یافتن علل آن برآمد و عامل اصلی را نه درکم کاری ، بلکه در اندیشه های نوین نظامی و رشد تکنولوژی روس ها دانست. به دنبال او قائم مقام فراهانی از دیگرکسانی بود که ضرورت اصلاح و تغییر را احساس کرد.و به اقدامات وسیعی در این خصوص دست زد. اوکه بعد از مرگ عباس میرزا به عرصه ی حکومت رسید ، دغدغه های پیشینیان را عملی نمودوآغاز مدرنیته را درایران بنیاد نهاد و با اعزام دانشجویان به اروپا گام های موثری در این راه برداشت. 
 این مقاله برآن بوده است که اقدامات نوجویانه ونوین قائم مقام را به تصویربکشد ؛ لذا فعالیت های او را دردوحیطه ی ادبیات وسیاست بررسی نموده ایم ؛ به گونه ای که حیطه ی نوآوری های ادبی او را ازدیدگاه نظم ونثر و پایه های تحول او در ساده نویسی با مولفه های خاص خودش وهمچنین شعر او را با ملاک های خاص مورد بررسی قرارداده ایم وازطرف دیگرحوزه ی سیاست او را در دوجنبه ی سیاست داخلی و سیاست خارجی بررسی نموده و اقدامات نوگرایانه ی او را در این دو مورد بررسی کرده ایم . روش تحقیق کتابخانه ای بوده و قابل ذکراست تحقیقات بسیاری دراین خصوص صورت پذیرفته ، اما کمترکسی به تجزیه و جداسازی اقدامات او در این حیطه ها پرداخته است. امید است گامی باشد در شناخت هرچه بیشتر این مرد سیاست و ادبیات. 
   
                                
                                     
                                
                                برچسب ها:
                                
 تحقیق درباره مقایسه سبک خواجه رشید الدین و قائم مقام فرهانی    مقایسه سبک خواجه رشید و قائم مقام    تحقیق درباره سبک نویسندگی خواجه رشید الدین    تحقیق درباره مقایسه سبک خواجه و قائم    تحقیق درباره سبک قائم مقام فرهانی    تحقیق    مقاله    پاورپوینت